اگرچه از نظر انسانی، هیچ تفاوتی میان زن و مرد نیست و زنان بهمانند مردان، یک انسان تمام عیار، مستقل و مؤثر و ارزشمند هستند و در این زمینه، هیچگونه برتری و امتیازی بر همدیگر ندارند، اما با این وجود، دست توانمند آفرینش، با ایجاد یک سلسله خصوصیات و ویژگیهای جسمی و روحی در زنان، وظایف و مسئولیتهای خاصی را از آنها انتظار دارد و خداوند بزرگ برای ایجاد یک نظام احسن و اتم، وظایف خاصی را برای زنان تعریف و مشخص کرده است.
همانطور که میدانیم زنان از نظر جسمی، ظریفتر و لطیفتر از مردان هستند و از نظر روحی، دارای احساسات و عواطف سرشار و فراوانی هستند، خشونت و صلابت مردان با لطافت و ملایمت زنان، تعدیل و تکمیل میشود و زنان نسبت به مردان، محتاطتر، صبورتر و مذهبیتر هستند و علاقه آنها به خانواده و تدبیر امور منزل بیش از مردان است.
کارهایی که نیاز به تفکر و تمرکز و توانایی جسمی زیاد دارد، زنان را خسته میکند و از عهده و توان آنها خارج است و بدون شک میتوان گفت که بهترین و مهمترین نقش زنان در جامعه بشری با توجه به این ویژگیها و بر اساس آموزههای دینی، همانا نقش همسری و مادری است و بهجرئت میتوان گفت که خداوند آنها را برای ایفای این دو نقش آفریده است و زنان میتوانند با ایفای این دو نقش نه تنها به بالاترین قله کمال و قرب حق تعالی برسند، بلکه میتوانند بهترین، مؤثرترین و ارزشمندترین خدمت را به جامعه بشری ارائه دهند.
همسری و مادری تا جایی مهم است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت علیهمالسلام، جهاد زنان را درراه خدا، خوب شوهرداری کردن] و تربیت فرزند میدانند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) که بهترین الگوی زنان مسلمان است از اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) کارهای داخلی منزل را به او واگذار کردند و کارهای خارج از منزل را به عهده امیرمومنان علی علیهالسلام گذاشتند، بسیار خرسند و خوشحال شدند.
مردان در قرآن کریم به دلیل توانمندیهای بیشتر جسمی و عقلی، سرپرست و نگهبان زنان برشمرده شدهاند.
و به زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) که الگوی زنان جامعه هستند، توصیه شده است که در خانههای خود بمانند و از هرگونه جلوه گری ناپسند و آشکار کردن زینتهای خود در جامعه بپرهیزند.
همچنین خداوند در قرآن کریم میفرماید: زنان برای شما لباس هستند و شما برای زنان، لباس هستید.
یعنی همچنان که لباس، باعث زینت و پوشش انسان در برابر سرما و گرما میشود و عیوب انسان را میپوشاند، زن و مرد باید باعث زینت یکدیگر شوند و ضمن اینکه عیوب یکدیگر را میپوشانند، همدیگر را حفظ وصیانت کنند.
یکی از بهترین و مناسبترین، تعبیرات قرآن از زنان، این است که زنان بهمانند کشتزاری میمانند که باعث بقاء نوع بشر و تربیت نسل آینده هستند. نه وسیلهای برای هوسرانی و اطفاء شهوات.
در روایات اسلامی نیز به زیباترین شکل، وظایف و مسئولیتهای ارزشمند زنان، اشاره شده است.
در احادیث وارد شده است که زنان بهمانند گل، لطیف و ظریف هستند ولی قهرمان نیستند [که بتوانند کارهای سخت و خارج از توان خود را انجام دهند.]
در آموزههای دینی ما، گفتن اذان و اقامه، رفتن به جماعت و جمعه و حضور در تشییع جنازه، بلند گفتن تلبیه و... قضاوت کردن، از زنان، برداشته شده است و به ما توصیه شده است که ولایت و مدیریتها به زنان سپرده نشود و در تصمیمات مهم، نباید با زنان مشورت کرد زیرا نظرات آنها استوار نیست.
مگر زنانی که کمال عقلی آنها، ثابت شده باشد.
در روایت دیگری، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: مردانی که خود را شبیه زنان میکنند و زنانی که خود را به شکل مردان درمی آورند و کارهای مردانه انجام میدهند، ملعون و از رحمت خدا به دور هستند.
البته آیات و روایات دیگری در این زمینه وجود دارد که به جهت انحصار از آنها صرف نظر میکنیم.
ملاحظه میکنید که رسیدگی زنان به امور خانه داری، شوهرداری، تربیت و فرزند تا چه اندازه از قداست و ارزش معنوی برخوردار است و مهمترین رسالت و وظیفه زنان در آفرینش، همین است.
زیرا خداوند که سازنده و خالق زنان است، بهتر از هرکس میداند که چه وظایف و مسئولیتهایی از عهده و توان زنان برمی آید.
متأسفانه برخی از زنان جامعه ما به دلیل ناآگاهی از ارزش و قداست وظایف خانوادگی و رسالت مادری و عدم شناخت مبانی دینی، به دنبال اشتغال و کارهای اجتماعی بدون قید و بند هستند و هدفشان از تحصیلات، به دست آوردن شغل و کاری برای کسب درآمد است و حاضرند که تن به هر کار و فعالیت اقتصادی و اجتماعی در خارج از منزل بدهند اگرچه درآمد ناچیزی داشته باشد اشتغال را برای خود یک ارزش و کمال میدانند و کارها و وظایف همسری و مادری را نوعی تحجر و عقب ماندگی برای زن محسوب میکنند.
تأسف بالاتر این است که برخی از مسئولان و مدیران کشور و متولیان امور فرهنگی جامعه از صدا و سیما به این تفکر و عقیده باطل دامن میزنند و آن را تشویق و تبلیغ میکنند.
هیچ کس در توانائیها و خدمات ارزشمند زنان در جامعه و تاریخ شک ندارد.
آنها در برخی از صحنهها حتی از مردان نیز جلوتر هستند، ولی بیارزش کردن و بهاء ندادن به امور خانواده و تربیت فرزندان و کشاندن زنان به جامعه و محول کردن کارها و مشاغلی که بر عهده مردان است، آنهم با دستمزدهای ناچیز، واقعاً نوعی تجاوز به حقوق زنان و بیگاری کشیدن از آنان است که مفاسد و لطمات جبران ناپذیری را به خود زنان و به جامعه و کانون خانوادهها وارد میسازد.
جالب است بدانیم موضوع دفاع از حقوق زن در غرب در زمانی شدت گرفت که کارخانهها به دنبال انقلاب صنعتی، نیاز شدیدی به نیروی کار ارزان قیمت داشتند که در این رابطه، زنان بهعنوان نیروی کار با دستمزد ناچیز شناخته شدند.
خانم کلیور السون روانشناس معروف میگوید:
«تحقیقات نشان میدهد که زنان علاقهمند هستند که تحت نظر اشخاص دیگری کار کنند و از مرئوس بودن و تحت نظر دیگران کار کردن بیشتر خوششان میآید.
خانمها بیشتر تابع احساساتاند و آقایان تابع عقل و منطق.
بسیار دیده شده است که خانمها از نظر هوشی بالاتر از مردان هستند ولی نقطه ضعف آنها احساسات شدید آنان است.
مردان همیشه عملیتر فکر میکنند و بهتر قضاوت میکنند و سازمان دهنده بهتری هستند و بهتر از زنان هدایت و رهبری میکنند و برتری روحی مردان بر زنان چیزی است که خداوند، طراح آن بوده است و هرچقدر
خانمها بخواهند با این واقعیت مبارزه کنند، بیفایده است.
خانمها به خاطر اینکه حساسترند باید قبول کنند که به نظارت آقایان در زندگی نیاز دارند.
کارهایی که به تفکر مدام و تصمیم گیریهای دقیق نیاز دارد، زن را خسته و ناتوان میکند.
بزرگترین هدف خانمها در زندگی، تأمین شدن است و وقتی به این هدف رسیدند، دست از فعالیت میکشند.»
اکنون این سؤال مطرح است که با آن همه سفارشات دینی و اعترافات روانشناسان غربی، آیا صحیح است که زنان بیقید و شرط، به مشاغل اجتماعی وارد شوند و مدیریتهای اجتماعی خصوصاً مدیریتهای کلان به آنها واگذار شود؟!!
زنان میتوانند بهوسیله ایفای درست نقش همسری و مادری نه تنها به بالاترین مقامات و کمالات معنوی دست یابند بلکه بهترین و مؤثرترین خدمت را به جامعه و تاریخ بشریت خواهند کرد.
هم اکنون در کشور ما صدها هزار شغل به تصرف بانوان درآمده است، شغلهایی که باید در اختیار مردان بیکار قرار میگرفت.
آمار دختران و پسران تحصیل کردهای که به دنبال شغل و کار هستند، رشد فزایندهای به خود گرفته است و از آنجا که دختران، به حقوق و دستمزد ناچیزی قناعت میکنند و مطیعتر و فرمانبردارتر از مردان هستند، از شانس بیشتری برای اشتغال به کار برخوردارند و واقعاً زنان و دختران جویای کار یا شاغل، بهعنوان یکی از عوامل بیکار ماندن مردان و پسران بیکار محسوب میشوند.
از سوی دیگر درصد ورودیهای دختران به دانشگاهها بیشتر از پسران شده است و دختران میتوانند تقریباً در تمام رشتههای تحصیلی شرکت کنند، رشتههایی که هیچ گونه سنخیتی با تواناییها و روحیات زن و فرهنگ و باورهای ملی و مذهبی ما ندارد؟
طبیعی است که پیامد چنین وضعی، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش سطح انتظارات دختران، رشد فزاینده آمار طلاق و سست شدن بنیان خانوادهها و اختلافات خانوادگی و محروم ماندن بسیاری از فرزندان از محبت مادری خواهد بود.
اگر این وضع و روند به همین شکل، ادامه و افزایش یابد، قطعاً جامعه اسلامی ما را با یک بحران اجتماعی و بیهویتی فرهنگی دچار خواهد کرد، بحرانی که پیامدها و خسارتهای جبران ناپذیری را به عصر ما و نسل ما وارد خواهد ساخت.
امید است که متولیان فرهنگی کشور بهوسیله بالا بردن فرهنگ ملی و دینی و آگاه ساختن نسل جوان از خطرات فرهنگ منحط غرب، جامعه اسلامی را بهسوی تعادل و عدالت بیشتر هدایت نمایند.
منبع: | کیهان نیوز |
بازنشر: | مادر بهشتی , نرم افزاری کوثر |